منتخب نشستهای رمضان سلسله آموزشهای درونی مجاهدین مسعود رجوی- رمضان۱۳۹۲ - قسمت اول

منتخب نشستهای رمضان

سلسله آموزشهای درونی مجاهدین

مسعود رجوی- رمضان۱۳۹۲

قسمت اول

سستی و ضعف و ذلت

سه مرز سرخ ایدئولوژیکی مجاهد خلق

 

سلام به همگی با درود آتشین،

رمضان مبارک و خدا قبول کند،

۴۸ سال است که مجاهدین در میدان یا در زندانند. از جنگی به جنگ دیگر با ارتجاع و استعمار و استثمار. به مصداق بجنگ تا بجنگیم.

مجاهدین را نشاید که از پا بنشینند

فضل‌الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما

چنین است که خدا مجاهدین را با اجری عظیم بر آنان که از جنگ و کارزار کناره گرفته‌اند، فضیلت و برتری داده است. این‌چنین هر رمضان از رمضان پیشین مبارک تر می‌شود.

این نبردیست با دو دیکتاتوری: خون جاری دوران.

با ۴ آیه از سوره آل عمران شروع می‌کنیم.

تاریخچه انبیا و کسانی را که همراه با آنها و در رکاب آنها می‌جنگیدند به شیواترین و خلاصه‌ترین صورت یادآوری کرده است. پیکار مداوم بین انقلاب و ارتجاع که تاریخچه مجاهدین هم در ادامه همان مسیر است. داستان قشر پیشتاز و رهروان انقلاب و توحید است:

وَکأینّ مِّن نَّبِی قَاتَلَ مَعَهُ رِبّیون کثِیر

چه بسیار پیامبرانی بودند که پیشتازان بسیاری همراه آنان جنگ و کارزار کردند

می‌دانید که کلمات و زیر و زبر قرآن حساب و کتاب دارد و کم و زیاد نمی‌گوید.

کلمه ربّیون، جمع کلمه رِبّی است

منظور مجموعه افراد تربیت شده و پیشرو و پیشتاز است که در یک مرام و مکتب و در یک آیین و مسلک که همانا آیین آزادگی و حق‌طلبی است، جلودار هستند.

پدر طالقانی در تفسیر خود ربیون را پیشروان آیین ترجمه کرده است.

منظور همان قشر پیشتاز و جلودار مبارزه و مجاهدت است. همان انقلابیون و تربیت شدگان و اصحاب تکامل، همان جنگاوران بی‌شک و بی‌شکاف که ۳ خصوصیت آنها را در ادامه، توضیح می‌دهد:

اول-فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ .

در راه خدا و خلق خدا در برابر هر آنچه به آنها برسد سستی نشان نمی‌دهند. سست عنصر نیستند. مسحور و مرعوب دود و دم و تعادل قوا نمی‌شوند. هر چیزی هم که می‌خواهد به آنها برسد و اصابت کند، آنها را سست نمی‌کند. سستی و وادادن و بریدن و پشت کردن به مبارزه و مجاهدت، نخستین مرز سرخ آنهاست

توجه کنید: لِما اصابهم. هر آنچه که به آنها رسید، هر آنچه.

حالا دیگر همه مجاهدین به اندازه کافی در این سالیان کارآزموده و با تجربه شده‌اند که معنی این حرف را در تاریخچه‌شان خوب بدانند، لمس کنند، و حس کنند.

به چشم دیده‌اند و با گوشت و پوست و استخوان حس و لمس کرده‌اند که معنی «لما اصابهم فی سبیل الله» چیست؟

از رنج و سختی و محدودیت، تا برچسب و ناسزا و دروغ و تهمت

از بمباران و موشک تا جراحت و درد و رنج و بیماری و شهادت

از شکنجه و قتل‌عام تا فراق یاران و هر مصیبت دیگر

از اپورتونیسم تا خیانت و همه کشاکش‌ها و بالا و پایینی‌ها که خلق ما در ۱۰۷ سال بعد از مشروطه دیده یا مجاهدین خلق در طول تاریخچه خودشان دیده‌اند

پس این از مرز سرخ اول که در کار آنها سستی و پشت کردن به مبارزه و مجاهدت، نیست.

پس فرق قشر پیشتاز و پیش‌آهنگ انقلابی با کسی که در جامعه دنبال زندگی و رفاه خودش است، این است که هر آنچه برای این یکی اسباب حیف و مایه حسرت است، برای آن یکی جای حیف و حسرت ندارد. همان چیزهایی که رژیم هم در تبلیغات خودش دائما به رخ ما می‌کشد همان چیزهایی که در زمان شاه هم می‌گفتند که چرا جوانی خود را از دست می‌دهی و در زندان می‌گذرانی؟ چرا راحت و رفاه خود را از دست میدهی؟ و هزار و یک چون و چرای دیگر.

دوم-حالا دومین خصوصیت پیش‌آهنگ مبارزه و تغییرات انقلابی از روی نص قرآن:

وَمَا ضَعُفُواْ

این هم خصوصیت دوم و مرز سرخ دوم که. ضعف نشان نمی‌دهند. محکم و استوار هستند. لرزان و ترسیده نیستند. برای مردم شان شاخصهای قوت و استحکام و ایستادگی هستند. ضعف و زبونی نداریم. طبل میان تهی و پر ادعا که سر بزنگاهها، دوام نمی‌آورد، نداریم.

سوم-سومین خصوصیت: وَ مَا اسْتَکانُواْ

سرافکندگی و ذلت نداریم و آنان در کارشان ذلت و سرافکندگی نیست. هر چه هست سرافرازی و افتخار است

این هم مرز سرخ سوم که ذلت و تسلیم و همان «زیرپای سگ چو خوک افتادن است»!

بله خدا، پیشتازان و تربیت شدگان و پیش‌آهنگانی با این سه خصوصیت را دوست دارد

وَاللّهُ یحِبُّ الصَّابِرِینَ

پس حرف خدا برخلاف آخوندهای کافر و مشرک که به وادادگی و ضعف و ذلت فرا می‌خوانند، این است که به صابران یعنی پایداران و ایستادگانی با این خصوصیتها و مرز سرخها عشق می ورزد.

عنوان پایدار و صابر و ایستاده را به‌عنوان یک لفظ بی‌محتوا بکار نمی‌برد، بلکه محتوای آن را دقیقاً مشخص می‌کند که از سه عنصر تشکیل شده است:

-ضد سستی و سست عنصری و وادادگی

-ضد ضعف و زبونی

-ضد ذلت (به همان مفهوم هیهات.)

عجبا که آخوندهای واداده صبر را همیشه برای ما در مضمون انفعالی و بی‌عملی و وادادن و سازش با دیکتاتوری ترجمه و تفسیر می‌کردند. اما حرف خدا در جاده تکامل و انقلاب و توحید سراپا چیز دیگریست.

پیش‌آهنگ و پیشتاز انقلابی وقتی که شاه یا شیخ یا همین وحوش در اطراف شما تنوره می‌کشند، سست بنیاد نیستند، فرو نمی‌ریزند. جا نمی‌زنند. در برابر هر آنچه که در راه خدا و در راه تکامل و در راه آزادی خلق‌شان به آنها می‌رسد از گلوله و شمشیر گرفته تا محاصره و زنجیر، آه و ناله سر نمی‌دهند. بر یک بنیاد پولادین که همان سازمان رزم پیش‌آهنگ و پیشتاز باشد، بر همان مؤسسان چهارم که امروز صحبت آن را می‌کنید، استوار هستند.

هم‌چنین وقتی که دستاورد یا پیروزی به‌دست می‌آورند، خود را ول نمی‌کنند و سست نمی‌شوند. لابد که بر یک بنیاد پولادین استوارند.

در مقابل دژخیمان و سگهای زنجیری‌شان ضعف و عجز و درماندگی ندارند. استیصال ندارند بلکه دشمن را مستأصل و درمانده می‌کنند. این هم مرز سرخ بعدی آنهاست والا سر بزنگاهها که دشمن هزار ویک توطئه می‌کند، اگر ضعف نشان بدهند، معلوم است که از دست می‌روند و دشمن بر آنها غلبه می‌کند و از آنها کولی می‌گیرد و محو و نابود می‌شوند.

اما وای اگر مجاهدین در این سالیان ضعف نشان می‌دادند.

وای اگر که با افتخار تمام بر دهان رژیم و شرکا و مزدورانش نمی‌کوبیدند.

راستی در این صورت تاریخ و مردم ایران به چه می‌نازیدند؟ به آخوند خاتمی یا آخوند روحانی؟ به اصلاحاتی و اعتدالی؟ یا به کف و دف زدن پشت همین اراذل؟

بر می‌گردم به ادامه آیه:

معلوم شد این‌که خدا کسی را دوست دارد بی‌حساب و کتاب نیست.

معلوم شد که چرا و چه کسانی را دوست می‌دارد.

معلوم شد که خدا از سستی و ضعف و ذلت بیزار است

دشمن خدا و خلق از هزار و یک طریق می‌خواهد زیر پای جنگنده ضد رژیم را خالی کند.

یادتان هست که در داستان موسی و فرعون، فرعون اول گفت تو جن زده و جادو شده هستی (و به‌قول موفق الربیعی) شستشوی مغزی شده ای!

لطفا به اشتراک بگذارید: