قرارداد خیانت شده - ۲۶ فروردین سالگرد امضای قرارداد آتشبس بین ائتلاف نیروهای چند ملیتی با ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۸۲- قسمت سوم
قرارداد خیانت شده
عمر رژیم منفور آخوندی چگونه طولانی شد؟
۲۶ فروردین
سالگرد امضای قرارداد آتش بس
بین ائتلاف نیروهای چند ملیتی با ارتش آزادیبخش ملی ایران
در سال ۱۳۸۲
سلسله آموزشهای درونی مجاهدین
مسعود رجوی- تیر و مرداد ۱۳۹۲
از تجربهٔ زمان شاه و سرقت انقلاب توسط خمینی، این نتیجه حاصل شد که این بار باید به موازات رود خروشان خون شهیدان، آلترناتیو و جایگزین سیاسی را هم خودمان معرفی کنیم. بهای این کار را هم با همه آزمایشها و دردسرها و مایه گذاریهای آن، بیش از سه دهه به تمام و کمال، پرداختیم و فکر نمیکنم که حتی یک مورد بتوان یافت که از جانب ما تقصیر و قصوری در کار بوده باشد.
در تمام این سالیان هرگز و هیچگاه، با هیچکس ما شروع کننده بگو مگو و جنگ و جدل نبودیم. این ارتجاع و استعمار و اپورتونیسم بودند که در صور و اشکال گوناگون به دست و پای ما میپیچیدند تا رژیم سرنگون نشود.
تاریخچه ۱۰ سال پایداری در اشرف پس از آن بمبارانهای مهیب که هر جنبشی را نابود میکرد، شایان کتاب قطور و جداگانه ایست.
بسیاری چیزها ناگفته مانده و باید در زمان خودش بازگو شود.
من در این نشست عمد دارم که برای ثبت در سینه تاریخ دو موضوع مهم علنی ناشده را با شما در میان بگذارم.
موضوع اول اینکه طبق قرارداد، تسلیحات ما باید در یک مکان تحت نظر خودمان «گردآوری» و «سرجمع» میشد. اما بعد خیانت کردند و ربودند و اسمش را هم بر خلاف توافق «گردآوری و سرجمع کردن تسلیحات» عامدانه «خلع سلاح» گذاشتند. در حالیکه ما هیچ بحثی دربارهٔ خلع سلاح نداشتیم و آنچه بود، گردآوری و سرجمع کردن تسلیحات در مقر سپاه دوم عراق بود که آمریکاییها ما به ازای بمبارانها، به خودمان برگردانده بودند.
در روزهای ۱۹ و ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۲ پس از دو روز مذاکرات طولانی ژنرال اودیرنو با جانشین فرمانده ارتش آزادیبخش ملی ایران و هیأت مجاهدین سندی امضا شد و توافق گردید:
طبق این توافق که عمداً به شکل یک دستورالعمل نظامی تنظیم شده است:
- در ماده یک کلیه پرسنل ارتش آزادیبخش که تا آن زمان از عراق خارج نشده بودند در قرارگاه اشرف با مختصات اشرف بزرگ جمع میشوند.
-طبق ماده ۲ کلیه تجهیزات نظامی در قرارگاه علوی که مختصات آن قید شده است، یعنی در همان مقر پیشین سپاه دوم عراق که به مجاهدین تحویل شده بود، گردآوری و سرجمع میشود.
-طبق ماده ۳ پرسنل ارتش آزادیبخش ملی ایران کماکان در یونیفورم نظامی باقی میمانند.
به این ترتیب از اردیبهشت ۸۲ تا آبان ۸۳ ما مرتباً به تانکها و تسلیحاتمان در پایگاه علوی سر میزدیم و آمار آن را داشتیم و نظارت میکردیم و بعضاً تنظیف سلاحها توسط خودمان انجام میشد.
حتی در موافقتنامههایی که در تیر ۸۳ پس از اعلام موقعیت قانونی افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون ۴ ژنو بین یکایک مجاهدین با نیروهای آمریکایی امضا شد، آنچه مجاهدین پذیرفتند، فقط این بود که «بطور غیر قانونی» سلاح بر نمیدارند و در هیچ مخاصمهای وارد نمیشوند. به عبارت دیگر در این موافقتنامه برداشتن و استفاده از سلاح بطور قانونی کاملاً مجاز و برحق شناخته شده است. و الاّ مجاهدین موافقتنامه را امضا نمیکردند.
AGREEMENt FOR tHE INDIVIDUALS OF tHE PEOPLE’S MUJAHEDIN ORGANIZAtION OF IRAN (PMOI)
You are being offered your release from control and protection in exchange for your promise to comply with certain conditions. In exchange for your promises, you will be released from Multi-National Forces-Iraq control and protection as soon as reasonably practicable.
Please read the Agreement below. If you agree to abide by these terms, then sign your name at the bottom of the page.
AGREEMENt
I، ________________________________, knowingly, willingly, and voluntarily enter into this Agreement with Multi-National Forces-Iraq. I agree to the following:
a. I reject participation in, or support for terrorism.
b. I have delivered all military equipment and weapons under my control or responsibility.
c. I reject violence and I will not unlawfully take up arms or engage in any hostile
act. I will obey the laws of Iraq and relevant United Nations mandates while residing
in this country.
I understand that I will be free to leave and to return home when viable disposition options become available. I understand that some of these disposition options include:
return to my nation of origin; admission to a third country; application to the Ministry of Displacement and Migration for continued residency in Iraq, or application to
international organizations such as the United Nations High Commissioner for Refugees.
I agree to cooperate with Multi-National Forces-Iraq while these disposition options are pursued. I agree to remain under the protection of Multi-National Forces-Iraq at Camp Ashraf until these options are completed. If I violate any terms of this Agreement, I may
be subject to prosecution or internment, and administrative sanctions. I promise to scrupulously comply with my Agreement.
_______________ _____________________ _________________________
SIGNAtURE NAME (PRINtED) IDENtItY NUMBER
______________________ _____________________ ________________
MNF-Iraq Representative PRINtED NAME DAtE
اما ناگهان در ۹ آبان ۸۳ با معامله و خیانتی بزرگ مواجه شدیم. معاون فرماندهی نیروهای چند ملیتی از خواهر مجاهد مژگان پارسایی جانشین ارتش آزادیبخش ملی ایران درخواست دیدار فوری کرد.
از این پیشتر چند روز بود که رژیم با جنجال بسیار در رسانههایش از توقیف سلاحها و مهمات مجاهدین توسط دولت انتقالی عراق خبر میداد. بنابراین مجاهدین بسرعت دست بکار شدند و قبل از اینکه ژنرال آمریکایی به ملاقات بیاید، که با شدیدترین اعتراض و ارائه انبوهی اسناد و مدارک به او نوشتند که نقض توافق قابل قبول نیست. در مجموعه اسناد ارائه شده، به روشنی ثابت میشد که بسیاری از سلاحها و مهمات ما، غنائمی بود که در ۱۰۰ رشته عملیات ارتش آزادیبخش از رژیم بدست آورده بودیم. همچنین بسیاری را هم از وزارت دفاع عراق خریداری کرده بودیم که اسناد و رسید پرداخت پولهای آن به وزارت دفاع عراق موجود بود و در همین مجموعه به فرماندهی نیروهای آمریکایی داده شد.
در نامه اعتراضی مجاهدین به معاون فرمانده کل نیروهای ائتلاف به امضای برادر مجاهد مهدی براعی به تاریخ اول نوامبر۲۰۰۴ دربارهٔ تسلیحات و مهمات، با یادآوری قرارداد آتش بس و ذکر توافقات بعدی، با تأکید بر اینکه به گواهی بیانیه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ارتش آزادیبخش ملی ایران و مجاهدین خلق ایران در جنگ، نیروی متخاصم و طرف مخاصمه نبودهاند، موارد زیر خاطرنشان شده بود:
- «طبق رسیدهای امضاء شدهای که نزد سازمان مجاهدین خلق ایران موجود است، ما با حداکثر تفاهم و همکاری درمجموع ۱۹۷۶۱ قطعه سلاح به نیروهای آمریکایی تحویل دادیم (۸۲۰ خودروی زرهی، ۱۱۲۳ تیربارهای زرهی، ۵۱۰ قطعه توپخانه، ۳۰۸ قطعه سلاحهای پدافندی و ۱۷۰۰۰ قطعه سلاحهای پیاده)».
- «سازمان مجاهدین خلق ایران همچنین انبوه مهمات خود را به نیروهای آمریکایی تحویل داد و ما اکنون رسیدهای تحویلدهی ۱۷٬۳۱۸تن مهمات را در اختیار داریم (شامل ۱۷٬۱۱۹٬۵۷۳عدد انواع فشنگها و گلولهها و موشکها و مواد انفجاری)».
- «از سوی دیگر در هیچ کجا و درهیچ موافقتنامه و اطلاعیهای از”توقیف” سلاحها صحبت نشده و ”گرد آوری “سلاحهاو مهمات، طبق توافق ۱۰می ۲۰۰۳ بطور داوطلبانه صورت گرفته است».
- «علاوه براین من میخواهم توجه شما را بعنوان نمونه به عملیات نظامی سازمان مجاهدین خلق ایران/ ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۹۸۸ درشهر مهران در داخل خاک ایران در برابر یک لشگر زرهی رژیم ملایان و یک لشگر پیاده از سپاه پاسداران جلب کنم که طی آن ما حدود ۲ میلیارد دلار انواع تسلیحات را به غنیمت گرفتیم (لیست وعکسهاو اسناد ضمیمه است). همچنین سازمان مجاهدین خلق ایران مقادیر معتنابهی ازسلاحهای گردآوری شده را با هزینه خود، خریداری کرده است که بخشی از اسناد که در بمبارانها از بین نرفته، موجود است.
از اینرو، سلاحهای گردآوری شدهٔ فوق که همه آنها دارای رسید تحویل گیری از سوی نیروهای آمریکایی است وسرویس ونگهداری آنهانیز تا چند ماه توسط پرسنل سازمان مجاهدین خلق ایران انجام میشد، نمیتواند سوژه توقیف و یا غنیمت گرفتن واقع شود… در نتیجه، این تسلیحات تا زمانی که امکان استفاده قانونی ازآنها فراهم شود بایستی تحت کنترل نیروهای آمریکایی باقی بماند».
در پایان این نامه نیز به صراحت خواسته بودیم:
«۱-برای رفع سوءتفاهم از اخبار منتشره در مطبوعات و اطمینان خاطر ساکنان اشرف، بر مراعات توافقنامه ۱۰ می۲۰۰۳ در خصوص گردآوری تسلیحات… تأکید شود.
۲- برای اطمینان از رعایت توافقات، پیشنهاد میکنیم که تسلیحات در زاغههای اشرف، تحت کنترل مستقیم پلیس نظامی آمریکا قرار بگیرد.
۳- سلاحهای انفرادی برای اهداف حفاظتی و امنیتی و دفاع شخصی، تحت نظارت و ضوابطی که مشخص خواهید کرد، در اختیارساکنان اشرف قرار بگیرد».
با اینحال دو روز بعد ژنرال معاون فرمانده به ملاقات خواهر مجاهد مژگان پارسایی آمد و یک نامه رسمی از جانب نیروهای چند ملیتی به تاریخ ۲ نوامبر ۲۰۰۴ (۱۲ آبان ۱۳۸۳) ارائه کرد.
این نامه میگفت که فرماندهی کل نیروهای چند ملیتی تصمیم گرفته است تسلیحات مجاهدین را به دولت انتقالی عراق منتقل کند چرا که این تجهیزات به تضمین یک آینده امن و ایمن برای عراق کمک خواهد کرد!
۴ روز بعد در پاسخ به همین نامه، خواهر مژگان از موضع مسئول اول سازمان در نامهای به تاریخ ۱۷ آبان ۱۳۸۳، با شدیدترین اعتراض و با استناد به نظریههای متعدد حقوقی به ژنرال پاسخ داد که قسمتهایی را برایتان میخوانم:
- «این قطعاً یک شوک و یک ضربه به امیدمردم ایران و کلیه کسانی است که برای دمکراسی در ایران با ملاهای ضد دمکراتیک مبارزه میکنند. ملایانی که از ابتدای حاکمیتشان، با شعار«صدور انقلاب اسلامی به عراق» و «فتح قدس از طریق کربلا» پیوسته در رویای بلعیدن عراق بودهاند و هم اکنون نیز بخش اعظم مشکلات و ناامنیهای عراق زیر سر آنهاست. لطفاً به سخنان دیروز (جمعه ۵ نوامبر) خامنهای، که از همهٔ شبکههای تلویزیونی ملایان خطاب به مردم عراق به زبان عربی سخن میگفت توجه کنید. . »
- «در چنین شرایطی دقیقاً میباید سلاحهای سازمان مجاهدین خلق ایران را به آن برگرداند و حتی بیشتر از آنرا هم در اختیارش گذاشت و کم نیستند مفسران و استراتژیستهای آمریکایی که حمایت از مقاومت ایران را مناسبترین راه حل مقابله با تهدیدهای ملایان میدانند.
درچنین وضعیتی تصدیق میکنید که سلب مالکیت سازمان مجاهدین خلق ایران ازتسلیحات گردآوری شدهاش را، درورای هر بحث حقوقی، همگان یک پوئن جدی به سود ملایان تفسیر خواهند نمودو ملایان از آن صرفاً پیام ضعف میگیرند.
بنابراین خواستهٔ ما از فرمانده کل نیروهای چند ملیتی درعراق، این است که قبل از بررسی همه جوانب و دست یافتن به یک راه حل مشترک و تفاهم آمیز، عجلهای در انتقال سلاحها به دولت موقت عراق بخرج داده نشود».
- «اگر به کنه سخنان خامنهای (۵نوامبر) توجه کافی مبذول شود، برگرداندن سلاحهای سازمان مجاهدین خلق ایران یک گام ضروری و مهم دربرابر تروریسم و بنیادگرایی صادراتی از سوی رژیم ملایان و در راستای ایجاد یک محیط امن و امان درعراق و بسود وحدت و تمامیت و اتوریتهٔ دولت موقت این کشوراست».
آشکار بود که بار دیگر معامله و خیانتی صورت گرفته است. نقض قراردادها و التزامات هیچگاه محض رضای خدا صورت نمیگیرد. ۱۲ روز قبل از آن در ۲۱ اکتبر ۲۰۰۴ خبرگزاری فرانسه پیشنهادات و مشوقهای جک استرا و دوویلپن و یوشکافیشر به رژیم ایران را در مورد تعلیق غنی سازی اورانیوم فاش کرده بود.
در این معامله کثیف بدون شرم و حیا، به گزارش خبرگزاری فرانسه نوشته شده بود که اگر دولت ایران پیشنهاد را بپذیرد «ما در ممانعت و سرکوب اقدامات تروریستی… به نگریستن به مجاهدین خلق (گروه مقاومت ایرانی) بعنوان سازمانی تروریستی ادامه خواهیم داد».
این مشوق به قدری خلاف عرف و اخلاق و قانون بود که اعتراضات گسترده ای برانگیخت. از جمله
-۲۰۰هزار نفر از مردم عراق در بیانیه خود خاطرنشان کردند: «معاملهکنندگان با رژیم ایران نشان دادندکه برچسب تروریستی علیه مجاهدین فقط اهرمی برای زد و بندهای کثیف و نامشروع سیاسی است. ما این کرنش در مقابل باج خواهی رژیم تروریستی حاکم بر ایران را که فقط باعث تشویق و ترویج تروریسم و خونریزی و افزایش ناامنی در خاک کشور ما و قربانی نمودن مقاومت عادلانه و مشروع مردم ایران میشود، بهعنوان عملی غیر اخلاقی محکوم میکنیم».
- نمایندگان پارلمان اروپا از احزاب مختلف، اعلام کردند: «رهبران سه کشور اروپایی، که نه پارلمان اروپا و نه هیچ ارگان منتخب دموکراتی در هیچ کشور عضو اتحادیه اروپا به آنها چنین اختیاری نداده است، در حقیقت پذیرفتهاند که مجموعهای از امتیازات سیاسی، امنیتی و تکنولوژیک در مقابل تعلیق موقت غنی سازی اورانیوم به تهران اعطاء کنندکه نه فقط برای اروپا امنیت به همراه نخواهد آورد، بلکه صرفاً باعث تکرار همان چیزی خواهد شد که آنها برای دههها انجام داده اند: حمایت از یک دیکتاتوری فناتیک با کمک به سرکوب اپوزیسیون داخلی اش… رژیم ملایان یک حکومت نامشروع مذهبی است که مردم ایران را نمایندگی نمیکند. متهم ساختن اپوزیسیون ایران به تروریسم در این معامله، کارزار واقعی علیه تروریسم را به سخره میگیرد».
-فدراسیون بینالمللی حقوقبشر نیز اعلام کرد: «طراحان این پیشنهاد، با مبادله نمودن حفظ یک سازمان… در لیست سازمانهای تروریستی، در ازای یک تحول سیاست هستهای ایران، ثابت میکنند که این لیست دارای خصلتی خودسرانه بوده و صرفاً از تصمیم سیاسی دولتها ناشی میشود» (آبان۱۳۸۳).
جالب است بدانید که در ۲۸ فروردین ۸۴ از خبرنگار مجله تایم ایمیلی دریافت کردیم که نوشته بود: شروع کردهاند تانکهای شما را به تیپ اول لشگر اول مکانیزه (عراق) بدهند. به نظر میرسد امریکاییها تمام زرهیهای ارتش عراق را نابود کردهاند و چیز دیگری برای دادن به اینها ندارند.
-در ۱۵ آبان ۸۶ گزارش دیگری از یک شاهد عینی دریافت کردیم که میگفت آمریکاییها دارندتوپهای خودکششی و قسمت دیگری از تانکهای شما را به پاسداران عراقی که گارد ملی عراق نامیده میشد، تحویل میدهند.
-در ۲۱ آذر ۸۶ گزارش دقیق دیگر رسید مبنی بر اینکه تا کنون تعداد کمی از زرهیهای مجاهدین به عراقیها تحویل شده ولی عمده زرهیها وسلاحها سرجایشان هستند؛ بعضی از آنها قابل رؤیت وشمارش بودند ولی بقیه بدلیل اینکه چادر داشتند و نمیشد به آنها نزدیک شد، قابل شمارش نبودند. آنچه قابل رویت و شمارش بودند جمعاً ۱۲۸ تانک، ۲۵ نفر بر زرهی، ۳۷ توپ سنگین، ۳۳ دستگاه کاتیوشا و ۶۷ قبضه خمپاره و تعداد قابل توجهی موشک اندازهای ۱۰۷ میلیمتری بود.
-در ۸ آبان ۸۷ گزارش موثق دیگری رسید که گزارش قبلی را تأیید میکرد میگفت هنوز قسمت قابل توجهی از تانکها و تسلیحات در مقر سپاه دوم عراق موجود میباشد و دپو شده است.
-در ۱۹ بهمن ۸۷ (۷ فوریه ۲۰۰۹) گزارش رسید، هر چند تعداد کمی از تانکها و توپها هنوز باقیمانده است تجهیزات مجاهدین پس از انتقال حفاظت اشرف از نیروهای آمریکایی به نیروهای عراقی به یکی از تعمیرگاههای ارتش عراق ارسال شده، تا پس از سرویس و تعمیرات لازم به نیروهای عراقی منتقل شود.
تاریخها و آمار و ارقام را از این نظر گفتم که بوضوح نشان میدهد که حل و فصل نهایی موضوع تسلیحات ارتش آزادیبخش ملی ایران و حاتم بخشی آن به نیروهای عراقی، سرانجام همزمان با انتقال حفاظت اشرف به وحوش صورت گرفته که نقض عهد مضاعف و خیانت مضاعف محسوب میشود و در یکدیگر ضرب میشود.
دومین موضوع علنی ناشده که بخشی از تاریخچه مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی است، به مقدمات امضای موافقتنامه از جانب مجاهدین با نیروهای آمریکایی مربوط میشود.
قبل از شروع مصاحبهها با ۹ ارگان آمریکایی که تدریجاً در اشرف در قسمت جداگانهای که به آنها داده بودیم مستقر شدند،
بهرغم آن بمبارانهای مهیب،
بهرغم گرفتن سلاحهایمان،
بهرغم اینکه بر اساس گزارشهای دروغین رژیم و مزدوران عراقی و ایرانی آن هر روز میریختند و یک جا را برای پیدا کردن تسلیحات ممنوعه کشتار جمعی یا برای پیدا کردن زندان و شکنجهگاه و یا برای پیدا کردن گروگانهای موهوم ربوده شده، بازرسی و جستجو میکردند،
بهرغم آینده نامشخص و برچسب تروریستی،
مجاهدین عزم جزم کردند که درسی درخشان برجای بگذارند.
طرف مقابل میگفت، شما تروریست هستید و ما میگفتیم که ما مقاومت مشروع و برحق مردم ایران در برابر فاشیسم دینی هستیم و به آن افتخار میکنیم. تمام اشکال تروریسم را هم از سالها پیش رد کردهایم و از قضا طبق اکثریتهای کنگره خودتان و طبق یکی از احکام دادگاههای آمریکا، ما دقیقا یک سازمان «آنتی تروریست» و آنتی تز تروریسم هستیم. «صدها بار گفتهایم و بازهم تکرار میکنیم که عملیات مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران هرگز و هیچ گاه علیه شهروندان و هدفهای غیر نظامی نبوده و آن چنان که همه ایرانیان گواهند، فقط در داخل ایران و فقط بر روی مسئولان و عوامل سرکوب و اختناق و شکنجه و اعدام متمرکز بوده است. دعاوی و اکاذیب رژیم مبنی بر کشتار یا آزار شهروندان توسط مجاهدین را هیچکس درایران جدی نمیگیرد» (نقل از پیام ۱۱ آبان ۱۳۷۶)
-همچنین یادآوری میکردیم که «مجاهدین نیز درمنتهای انسان دوستی، میهن پرستانی هستند که برای آزادی و شرف و استقلال کشورشان مبارزه میکنند. برچسب تروریستی علیه سازمان مجاهدین خلق ایران بسیار ناچسب و مغرضانه و سخیف است و هیچ پایهٔ جدی قانونی و حقوقی ندارد» و «حتی اگر تعریف رسمی وزارت خارجه امریکا از «تروریسم» را ملاک قراردهیم، باز هم این برچسب به مجاهدین نمیچسبد» (همان پیام).
- «علاوه برملت ایران و پارلمان درتبعید آن، بیش از ۲۰۰۰ نماینده از ۱۸پارلمان درپنج قاره جهان که آرای صدها میلیون رأی دهنده را با خود دارند، قضاوت قطعی خود را دراین باره به عمل آوردهاند» (همانجا).
با این حال قبل از شروع مصاحبهها و شروع کار ۹ ارگان آمریکایی در اشرف، در نیمه شهریور ۸۲ در سالگرد تأسیس سازمان، در گردهمایی مجاهدین در سالن اجتماعات، بیانیه مسئول اول دربارهٔ «مبانی مشروعیت و مرزهای سرخ مقاومت» توسط خواهر مژگان اعلام و قرائت گردید و بعد هم بصورت جزوهٔ چاپی به فارسی و انگلیسی منتشر و در اختیار آمریکاییها قرار گرفت.
سخنرانی خواهر مجاهد مژگان پارسایی
مسئول اول سازمان مجاهدین خلق ایران
بزرگداشت سی و نهمین سال تأسیس سازمان
نیمه شهریور ۱۳۸۲
به نام خدا
و
به نام خلق قهرمان ایران
بادرود به بنیانگذاران شهید سازمان مجاهدین خلق ایران
سلام بر همهٔ شما،
درنیمهٔ شهریور، سالروز تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران، در برابر حنیف بنیانگذار و یارانش سعید محسن و اصغر بدیع زادگان سرتعظیم فرود میآوریم و به روانهای پاکشان درود میفرستیم. آنها نه فقط بن بست مبارزه در برابر دیکتاتوری پیشین را شکسته و گشودند، بلکه با الهام از سرچشمههای اصیل توحید و ایدئولوژی رهاییبخش اسلام، سازمانی انقلابی را پایه ریزی کردند که آنتی تز تاریخی ارتجاع مذهبی درایران است و بزرگترین سد و مانع آرمانی و سیاسی در برابر آن میباشد:
- سازمانی مردم گرا، دموکراتیک و پیشرو و منطبق با خصوصیات ویژهٔ جامعه ایران که درسیاهترین ادوار تاریخ میهنمان، یعنی در دوران سلطهٔ استبداد دینی، جدیترین هماورد حاکمیت آخوندیاست و پاسخ کارساز و آینده دار در برابر بنیادگرایی و تروریسم صادراتی آن به شمارمیرود.
پس از درود به شهیدان، همراه با تمامی خواهران وبرادران مجاهدمان از حمایتهای بیدریغ و گسترده هموطنان آزاده و هوادران سازمان در داخل وخارج کشور تشکر میکنیم. بهراستی که دریکسال گذشته این کمکهای بیشائبه آنهم در بحبوحهٔ دشواریها و توفانهای پر آتش و نیرنگ، حد ومرز نمیشناخت و بیشتر از همیشه مجاهدین را درکنف حمایت و حراست خودگرفت…
پیام حمایتهای مردمی، دربحبوحةتوطئهها و لجن پراکنیها، برای آخوندهای با عمامه و بیعمامه این بود که:
هرچه میخواهید به فرزندان مجاهد مردم ایران برچسب بزنید و علیهشان توطئه و بند وبست کنید، ولی بدانید که دراین کارها به گرد پای خمینی دجال که ماسک مرجعیت مذهبی و رهبری انقلاب را برچهره داشت، نخواهید رسید. بنابراین، ملتی که فریب آن شیاد بزرگ را نخورد، به طریق اولی فریب دنبالچهها و ریزه خواران بساط قدرت و غارت او راهم نمیخورد. مجاهدینی که شیاد بزرگ نتوانست چهرهشان را با مارکهای نفاق و التقاط و کفر والحاد وتروریست و خرابکار بیالاید، به خاطر ریشههای اجتماعی و آرمانیشان، بیدی نیستند که از بادهای موسمی به خود بلرزند…
خواهران، برادران و هموطنان عزیز،
هم چنان که میدانید، دریک سال گذشته، مجاهدین، نه فقط هدف لجن پراکنی و حملات وحشیانهٴ رژیم آخوندی بودند، بلکه به خاطر استقرار در خاک عراق با توفانهای آتشین و سهمگین جنگی مواجه شدند که تحولات پردامنه و بیسابقهیی درصحنه سیاسی منطقه وجهان به همراه داشت.
اما امروز ازجانب مجاهدین اجازه میخواهم که به رغم همهٴ محدودیتهای موجود، رئوس حقایق مربوط به مشروعیت مقاومت انقلابی دربرابرفاشیسم مذهبی حاکم را دربرابر برچسب تروریستی که همچنان علیه مجاهدین ومقاومت ایران تکرار میشود، یاد آوری وخاطرنشان کنم. بهخصوص که برچسب ناچسب تروریستی علیه این مقاومت، فقط و فقط و به طور مستقیم به سود «پدرخوانده» و «فعالترین دولت حامی ترویسم درجهان» است که متأسفانه توسط مدعیان مبارزهٴ ضدتروریستی درسطح جهانی به این دیکتاتوری خونریز وتروریست هدیه میشود.
مبانی مشروعیت و مرزهای سرخ مقاومت
بیانیه مسئول اول سازمان
۱-سازمان مجاهدین خلق ایران هم چنان که تاکنون بارها اعلام کرده است، هرگونه تروریسم را محکوم شناخته و محکوم میشناسد و بیشترین نقش را طی دو دهه گذشته در مقابله با تروریسم و بنیادگرایی تحت نام اسلام _ که حکومت آخوندی کانون آن _ میباشد، داشته است.
۲-مقاومت مجاهدین و مردم ایران براساس اعلامیه جهانی حقوق بشر که شورش دربرابر یک رژیم مطلقا قانون شکن وخودکامه را به عنوان «آخرین راه حل علیه دیکتاتوری و اختناق» به رسمیت میشناسد، برای احقاق ابتداییترین حقوق انسانی مردم ایران آغاز شده است.
۳-پیامبران و پیشوایان آزادی انسان درطول تاریخ پیوسته چنین مقاومتی را دربرابر ظلم مشروع شناخته وخود راهگشای آن بودهاند. قران به مردمی که باکشتاروسرکوب خونین وطرد ازمیهن توسط ظالمان مواجهند، اجازه کارزار میدهد و در مسیحیت نیز چنان که واتیکان وکمیسیون انجیل مقدس: «مبارزه مسلحانه آخرین راه حل برای پایان دادن به سرکوب آشکار و مستمری است که به طور جدی حقوق اساسی افراد را نقض میکند و به طور خطرناکی منافع عمومی یک مملکت را مورد تهدید قرار میدهد.» (نشریه واتیکان، لااوبزرواتور رومانو، ۱۶ فروردین ۱۳۶۵).
۴-سندهای تاریخی اغلب مبارزات رهاییبخش ملتها نیز برحقانیت وضرورت مقاومت مشروع مردمی دربرابر ظلم آشکار یک حاکمیت نامشروع، مهرتأیید میزند. . ازجمله در بیانیه استقلال آمریکا تصریح شده است: «هر زمان که هر دولتی علیه حقوق مردم (برابری، آزادی و دنبال کردن هدف رسیدن به خوشبختی) عمل کند، این حق مردم است که آن دولت را عوض یا سرنگون کنند… وقتی که یک سری نقض (حقوق) و زیاده روی با همان قصد صورت میگیرد که بیانگر طرحی برای برقراری یک دیکتاتوری مطلق است، این حق مردم است، این وظیفه مردم است که چنین دولتی را به دور بیندازند و راهبران جدیدی برای امنیت آینده خود فراهم کنند.»
۵-در معاهدات بین المللی نیزکافیست یاد آوری کنیم که کمیته بین المللی صلیب سرخ در مورد ماده ۳ کنوانسیون اولیه ژنو، در بررسی تفکیک «یک مبارزه مسلحانه اصولی» و براساس مباحثات مربوط به تصویب کنوانسیون ژنو در سال ۱۹۴۹ تصریح میکند: «برخی مواقع در یک جنگ داخلی، کسانی که بعنوان شورشی انگاشته میشوند در حقیقت افراد وطن پرستی هستند که برای استقلال و شرافت کشور خود مبارزه میکنند… نمیتوان در مورد شورشیانی که به اصول انسانی پایبند بودهاند صحبت از” تروریسم”، ”آنارشیسم” یا ” بینظمی” نمود».
۶-مجاهدین خلق ایران به دلیل ماهیت مشروع و عادلانه مقاومتشان، قویا به مرزسرخ آسیب رساندن به افراد بیگناه پایبند بوده وهیچ گاه و به هیچ وجه آن را مجاز ندانسته است. ای بسا مجاهدان ورزم آورانی که برای پرهیز از آسیب رسایدن به بیگناهان جان خود را فدا کردهاند وای بسا طرحهای عملیات که با هزینههای سنگین و فداکاریهای بسیار تا آخرین مراحل پیش رفته و صرفا به خاطر پرهیز از آسیب رسیدن به بیگناهان لغو و ازدستور خارج شده است.
۷-مرزسرخ دیگری که مقاومت ایران ومجاهدین خلق ایران پیوسته آن را مراعات کرده و به آن پایبند بوده وهستند، این است که محدوده جغرافیایی عملیات خود را خاک میهنشان ایران که توسط رژیم ضد انسانی آخوندها اشغال شده است، میدانند، هرچند که رژیم آخوندی دامنه کشتار مجاهدین و مخالفانش را به خارج ازمرزهای ایران کشانده و به صدها عمل تررویستی مسلحانه درخارج خاک ایران، از عراق گرفته تا ترکیه و سوئیس و ایتالیا ودیگر کشورهای اروپایی علیه مجاهدین وفعالان وحامیان مقاومت ایران دست زده است. با این همه، مجاهدین هرگز مقابله به مثل نکرده و هیچگاه حملات مسلحانه درخارج خاک ایران را مجازندانستهاند. عملکرد مجاهدین به گواهی تاریخچه ۲۲ساله پس از ۳۰خرداد، درهمه کشورها براساس قانون آن کشورها بوده است.
۸-درباره مرزهای سرخ مقاومت ایران، در نوروز سال ۱۳۷۹رهبرمقاومت بار دیگر اعلام وتصریح کرد: «هر وقت رژیم آخوندی بهدروغگویی و صحنهپردازی در مورد هدف قرار گرفتن غیرنظامیان و شهروندان بیگناه توسط واحدهای عملیاتی مجاهدین مبادرت میکند، بلادرنگ از دبیرکل و شورای امنیت ملل متحد خواستهایم و میخواهیم که یک هیأت بینالمللی با حضور نمایندگان مقاومت ایران بهبازدید محل بروند و نتیجهٌ مشاهدات بیطرفانهٌ خود را بهاطلاع افکار عمومی برسانند تا دروغها و صحنهسازیهای رژیم فاش شود. همان رژیمی که ولیفقیه آن از اساس منکر ”شایعه شکنجه”میشد و مدعی بود این مجاهدین خودشان خودشان را شکنجه میکنند تا بهحساب رژیم بگذارند؛ رژیمی که تاکنون هرگز عدد و رقمی از اعدامها و قتلعام زندانیان سیاسی و ترورهای خارج کشوری ارائه نکرده است؛ رژیمی که حرم امامرضا را منفجر میکند و کشیشان مسیحی را بهقتل میرساند و بهحساب مجاهدین مینویسد».
۹-رهبر مقاومت افزود: «از جانب مقاومت ایران متعهد و ملتزم میشویم اگر کسی از ما، مرز سرخ آسیب رساندن بهغیر نظامیان و افراد بیگناه را عمداً یا سهواً نقض کند، برای محاکمه و مجازات در هر دادگاه بینالمللی و حتی پرداخت غرامت و جبران مافات آمادگی دارد. زیرا دلیلی ندارد که یک رزمنده آزادی و مجاهدی که جانش را برای آزادی خلق و میهنش کف دست گرفته حتی فکر حمله و هجوم و رساندن کمترین آسیب بههموطنانش را در ذهن و ضمیر داشته باشد، چه رسد بهقتل و جرح آنان. حالا خامنهای و خاتمی و رفسنجانی هم اگر ریگی بهکفش ندارند، جواب بدهند که آیا آنها هم بازدید هیأتهای بینالمللی و تحویل جنایتکاران و دژخیمان را بهداوری بینالمللی میپذیرند؟ حال اینکه همه میدانند که وقتی قرارگاهها و نفرات مجاهدین و مقاومت ایران هدف بمباران یا موشکپرانی یا تروریسم رژیم قرار میگیرند، ما در همه جا و در همه کشورها از خبرنگاران دعوت میکنیم و در همه موارد مهم نیز از دبیرکل و شورای امنیت ملل متحد و هیأتهای بینالمللی خواستار بازدید و رسیدگی شدهایم».
۱۰-بر همین اساس، اعلام میکنم که مجاهدین هرگونه تحقیق و موشکافی وبررسی بیطرفانه بین المللی در کم و کیف عملیاتشان وچارچوب حاکم بر آن به غایت استقبال میکنند. نمایندگان مجاهدین برای پاسخگویی و توضیح دراین زمینه درهر دادگاه ومرجع ذیصلاح آمادهاند. یقین دارم که هرگاه این مسایل به نحو بیطرفانه مورد قضاوت و داوری قرارگیرد، فقط و فقط موجب سرفرازی و روسفیدی مقاومتی خواهد بود که بهای مراعات این مرزهای سرخ را هرقدر هم که خونین وسنگین بوده، طی سالیان پرداخته است.
۱۱-اگرچه مقاومت مسلحانه مجاهدین پس از همه آزمایشهای ضروری شروع شد و اگرچه رژیم آخوندی هیچگاه ازسرکوب و کشتار و خفقان مطلق دست برنداشته و به دلیل ماهیت ضدتاریخی وقرون وسطایی قادر به قبول دموکراسی نیست؛ اما مجاهدین ومقاومت ایران پس از شروع مقاومت مسلحانه و طی ۲۲سال گذشته صدها بار براین موضع روشن وثابت تأکید کردهاند که هرگاه رژیم آخوندی حقیقتا به آرای مردم تن بدهد، آن را میپذیرند وسلاحها را برزمین میگذارند و در این زمینه دو تصریح روشن را که یکی مربوط به دو دهه پیش ودیگری از همین امسال است، یادآوری میکنم:
۱۲-درسال ۱۳۶۳رهبرمقاومت در مصاحبهیی با یک هفته نامه فرانسوی با تأکید بر این که اسلام مورد اعتقاد مجاهدین هرگز طالب خونریزی وخشونت نیست، تأکید کرد: «اسلامی که مبلغ آن هستیم نیازی به خونریزی ندارد و ما هرگز به دنبال درگیری و خشونت نبوده و نیستیم. اگر خمینی آمادگی داشته باشد که انتخاباتی واقعاً آزاد برگزار کنند، من بلافاصله به کشورم باز خواهم گشت، مجاهدین سلاحهای خود را به زمین خواهند گذاشت تا در انتخابات شرکت کنند. ما از نتایج انتخابات نمیترسیم. هر چه میخواهد باشد، قبل از شروع مبارزه مسلحانه ما سعی کردیم از همه امکانات قانونی برای فعالیت سیاسی استفاده کنیم ولی سرکوب ما را وادار کرده که سلاح بر داریم.
۱۳-در تیرماه امسال رئیس جمهور برگزیده مقاومت درسخنرانی خود برای ایرانیان آزادهیی که پس از آزادی به استقبالش آمده بودند، تأکید کرد: « ما از روز اول گفتیم و حالا بازهم تکرارمیکنیم که به محض این که ملاها یک انتخابات آزاد را در ایران براساس حق حاکمیت مردم و نه براساس حاکمیت ملایان بپذیرند، بهشرط اینکه انتخابات تحت نظر ملل متحد باشد، بلادرنگ آنرا میپذیریم.
۱۴-اجازه میخواهم که ازسوی سازمان مجاهدین خلق ایران نیز بار دیگر برهمین اساس تصریح کنم که اگر رژیم آخوندی حاضر باشد به یک انتخابات آزاد در چارچوب حاکمیت مردم (نه درچارچوب ولایت فقیه) و با نظارت ملل متحد تن بدهد، مجاهدین خلق ایران چنین انتخاباتی را میپذیرند ومقاومت قهرآمیز را متوقف میکنند. آزمایشهایی که مجاهدین درهمین چند ماه اخیرازسرگذراندندو درجریان آنها درخشش استقلال وآزادیخواهی وعشق فروزان تکتکشان به ایران دموکراتیک فردا و هم چنین ایمان و اقتدار دورانساز فردی وجمعیشان برای تحقق این هدفهای والا چشمها راخیره کرد، جای هیچ تردیدی در توانایی وظرفیت مجاهدین برای عبور از این گونه آزمایشها باقی نگذاشته است. این را قبل از همه مردمی دریافتند وبه آن فخرکردند که درشعارهایشان بردر و دیوار شهرهای ایران مینوشتند: « مجاهدین بیسلاح، قلب ما سلاحتان»!
۱۵-حال اگررژیم آخوندی کماکان حاضر به قبول رأی مردم نباشد وکماکان خواستهای آزادیخواهانهٔ مردم ایران را با گلوله جواب بدهد، مجاهدین باعزمی صد چندان برعهد آزادیخواهانهٔ خود با خدا وخلق استوارند.
دراین خصوص، ازجانب تمامی خواهران و برادرانم سوگند یاد میکنم که مجاهدین خلق ایران به دلیل حقانیت مقاومتی که یکصد وبیست هزار خون مطهر و ازجمله خونهای پاک سردارخیابانی و سمبلمان اشرف رجوی نثارش شده و درهمین سطور به سابقه وچارچوب ومرزسرخهای آن اشاره کردم، به قطع ویقین، ریشه استبداد وفاشیسم مذهبی را ولو با چنگ وناخن ودندان ازخاک پاک ایران برخواهندکند.
از این بابت به دیکتاتوری آخوندی خاطرنشان میکنم که درتلاطم ایام وبه خاطر این یا آن حادثه گذرا یا برچسب علیه مجاهدین به خودتان وعدههای شوم تداوم ارتجاع واسارت درایران زمین را ندهید، عهد شما به سر آمده، خونهای نثارشده در راه آزادی و پیامهای رهاییبخش مجاهدین ومقاومت ایران به مثابه آنتی تزتاریخی ارتجاع وستم مذهبی ازجای جای میهن خواهد جوشید وآیندهٔ آزاد وآباد ایران را رقم خواهد زد.
یک ماه پس از این بیانیه تاریخی مسئول اول مجاهدین درباره مبانی مشروعیت و مرزهای سرخ مقاومت، همه مجاهدان اشرفی و هوادارانی که در آن زمان در اشرف حضور داشتند در یک بیانیه جمعی و مشترک، یکایک پایبندی خود را به همین مرزهای سرخ و عبورناپذیر اعلام کردند و آن را به آمریکاییها ارائه نمودند. بر این اساس بود که مجاهدین به مصاحبه رفتند و بر همین پایه بود که موافقتنامه امضا کردند. فرماندهان و نیروهای آمریکایی اینچنین آموختند که در مقابل چه کسان و چه جنبشی قرار گرفتهاند و جز بر احترام آنها نسبت به خلق و مجاهدین خلق ایران افزوده نشد. بخوبی فهمیدند که مجاهد خلق در هیچ شرایطی، سستی و ضعف و ذلت نمیپذیرد. به عکس در آرمان و مواضع خود استوارتر و ثابت قدمتر میشود.
Declaration of the People's Mojahedin of Iran
Ashraf – Iraq
October ۲۰۰۳
قرارداد خیانت شده - ۲۶ فروردین سالگرد امضای قرارداد آتشبس بین ائتلاف نیروهای چند ملیتی با ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۸۲- قسمت سوم - کلیپ ۲
قرارداد خیانت شده - ۲۶ فروردین سالگرد امضای قرارداد آتشبس بین ائتلاف نیروهای چند ملیتی با ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۸۲- قسمت سوم - کلیپ ۳
قرارداد خیانت شده - ۲۶ فروردین سالگرد امضای قرارداد آتشبس بین ائتلاف نیروهای چند ملیتی با ارتش آزادیبخش ملی ایران در سال ۱۳۸۲- قسمت سوم - کلیپ ۴