متولیان امر یا دزدان سر گردنه؟!
در هر کشوری وقتی مشکل اقتصادی پیش بیاید، وزارتخانه مربوطه متولی امر محسوب میشود، بیانیه صادر میکند، تمامی امکانات سایر وزارتخانهها تحت امر آن برای حل مشکل اقدام میکنند؛ اما در رژیم آخوندی این معادله وضعیت معکوس دارد. چرا؟ همین شرایط قطعی برق را بررسی کنیم.
روزنامه حکومتی دنیای اقتصاد روز ۳ دی نوشت: روزی ۸ همت ضرر خاموشی!!! و اینطور توضیح داده:
دادههایی که این رسانه داده را کمی جزئیتر بررسی کنیم
روزانه ۸ هزار میلیارد تومان یا ۱۱۰میلیون دلار ضرر خاموشی هزینهی تحمیلی بیبرقی به صنایع
علیرضا کلاهی صمدی رئیس کمیسیون صنعت اتاق رژیم هم دراینباره گفته: «کل زیان بیبرقی برای بخش صنعت حدود ۲۵۰همت است که به معنی افت بیش از ۳میلیارد دلاری تولید در بخش صنعت در یک بازه کوتاه و درنتیجه ناترازی است»
این قطعی برق در بخش معدن هم ضرری معادل ۴هزار میلیارد تومان در روز را از ناحیه قطع دسترسی به انرژی تحمیل کرده
این شرایطی است که بیبرقی محصول نبود سوخت برای نیروگاهها و فرسودهشدن و بهروز نشدن سیستم تولید و انتقال برق هست و نهتنها تمامی سطوح دولت و حاکمیت رژیم از این شرایط بحرانی باخبر بوده و هستن؛ بلکه این بحران نتیجهی کلان سیاستهای حکومتی است! چرا؟ در ۳ سال گذشته سرمایهگذاری در شبکه توزیع و انتقال شبکه برق صفر بوده، یعنی خامنهای هیچ سرمایهگذاری در این بخش نکرده، این ناترازی برق که الآن زندگی مردم و صنعت را اینطور تحت فشار قرار داده نتیجه همین سیاستهای ضد مردمی است.
سوخت امسال را هم پیشفروش کردند یک قلم آن که لو رفته فروش ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون لیتر گازوئیل ذخیرهی نیروگاهها برای زمستان توسط پالایشگاه آبادان بوده که تابستان فروخته و رفته،
برای همین است که هیچ وزارتخانه یا نهادی در این حکومت نه میخواهد و نه میتواند اقدامی برای حل انجام بدهد، نمیخواهد چون اگه وارد بشود باید کلان سیاستهای خامنهای که هزینه کردن سرمایههای مردم ایران برای نیابتی و تروریسم و اتمی هست را زیر سؤال ببرد و نمیتواند چون خود رئیسجمهور در این رژیم بارها گفته که یک تدارکاتچی بیشتر نیست و حیطه اختیارات این وزیر وزرا فقط در حد رانتهایی برای خودشان و آقازادهها و آشناهایشان است
خلاصه مطلب این که قطع برق زندگی مردم را مختل کرده، صنایع را بیکار کرده، تعطیلی یا مخدوش شدن کار صنایع هم روی قیمت تمام شده کالاها تأثیر مستقیم دارد در نتیجه مردم در شرایطی که قطع برق و گاز را تحمل میکنند باید در انتظار دومینوی گرانی و افزایش تورم بازهم بیشتر هم باشند. برای همین است که در این حاکمیت هیچ مشکل اقتصادی، راه حل اقتصادی ندارد؛ چون کلان سیاستهایی که هزینههای کلان را تعیین میکند کاملاً علیه منافع مردم ایران طراحی و اجرا میشود.