بررسی سیاست حکومت آخوندی در استان سیستان و بلوچستان
گزارش و گفتگو با حمید ارباب
استان سیستان و بلوچستان، با هموطنان مظلوم و محروم ما، بار دیگر صحنه جنایت جدیدی از سوی رژیم آخوندی بود. تخریب خانههای مردم محروم و بیپناه بلوچستان به بهانههای واهی، داستان تلخی است که در این روزها شاهد تکرار آن هستیم. این مردم که سالهاست در فقر و محرومیت بهسختی زندگی کردن، حالا حتی سرپناه ساده خودشان را هم از دست میدهند!! و متأسفانه روزی نیست که در گوشهای از خاک این استان از این اتفاقات نیفتد
ابتدا اجازه بدهید تصاویری از تخریب خانههای مردم در روستای رمین از توابع شهرستان چابهار در چند روز گذشته را ببینیم.
تصاویر تخریب خانههای هموطنانمان در روستای رمین از توابع شهرستان چابهار را دیدیم، اما این تنها نمونه نیست این تخریبها چه ابعاد و کم کیفی داشته؟
تقریبا روزی نیست که ارگانهای رژیم به خانه های مردم محروم که با مشکلات بسیار و قرض و قوله یک سرپناهی در وسط بیابان برای خودشان درست کردن حمله نشود. از زاهدان و منطقه فقیر نشین شیرآباد که به طور مستمر خونه های مردم را نیروی سرکوبگر انتظامی خراب میکند . تا سراوان تا ایرانشهر تا بقیه شهرها رژیم این سیاست را پیش می برد . اما یکی از وحشیانه ترین نمونههای آن که شما الان تصاویری از آن را نشان دادید در شب ۱۹دیماه ۱۴۰۳ بود که نیروهای انتظامی و بنیاد مسکن تعداشان به ۵۰نفر مسلح می رسید همراه با یک دستگاه لودر به منازلی در روستای رمین شهرستان چابهار یورش میبرند
آنهم ساعت ۳ نصفه شب. در حالیکه ساکنان خواب بودند حمله کردند زنان و کودکان را از خواب بیدار کردند و به بیرون اتاقها پرتاب میکردند آنها زنانی را که از این ستم وحشیانه فریاد میزدند و اعتراض میکردند را کتک زدن روی زمین میکشیدند به طوری که یکی از خانمها سکته کرد. حتی وسایل مردم را هم از بین می بردند. البته این را بگویم که همه میدانند این وحشگریها نه برای این است که مثلا یک مشت مردم محروم روی چند متر زمین بنای غیر مجاز ساختند. چون این خانههای محقر در روستاهای دور افتاده که اساسا جز مناطق شهری محسوب نمیشود ساخته شده بودند.
شما گفتید که تخریب خانههای مردم توسط رژیم یک سیاست است چه توضیحی برای این دارید و هدف رژیم از چنین اقدامی چیست؟
در یک جمله هدف رژیم مقابله با شرایط انقلابی و وضعیت انفجاری اجتماعی در بلوچستان هست، یعنی موضوع تلاش برای ایجاد یک جو سرکوب علیه مردم مظلوم بلوچستان هست، شما اگر به آمار اعدامهای رژیم از استان سیستان و بلوچستان در یکسال اخیر نگاه کنید خواهید دید کینه خامنهای به مردم بلوچستان چقدره. در همین یکسال اخیر رژیم دست کم در ایران هزار نفر رو اعدام کرده که ۱۱۹ نفرشون از هموطنان بلوچمون هستند. یعنی استان سیستان و بلوچستان که تنها ۳ میلیون جمیعت داره و حدود ۴ درصد جمعیت ایرانه اما آمار اعدامهای رژیم در این استان سه برابر هست یعنی ۱۲ درصد. از اون طرف فقری که رژیم در این استان گسترده نسبت به همه استانها چندبرابر و بیسابقه است. خوب این یعنی وضعیت بلوچستان از نظر اجتماعی انفجاریه. و مردم وبخصوص جوانان که میدونن از این رژیم جنایتکار آبی برای اونها گرم نمیشه و حرفهای پزشکیان شیاد و دلقک بازیهایی مثل تغییر استاندار و اینها فقط برای سرکوب بیشتره. بنا براین مقاومت اجتماعی و درگیریهای جوانان با نیروهای سرکوبگر هم بیشتره. شما ببینید این پزشکیان همینکه رفت در چابهار و زابل رفت یکی در جنوب استان و یکی در شمال استان بلافاصله و در همون محل کانونهای شورشی پلاکارد بروگمشو براش بلند کردن. هر جمعه هم که می بینیم چطور شجاعانه در حاشیه های خیابانهای زاهدان اقدام به بلند کردن پلاکارد علیه خامنهای و علیه شاه و شیخ می کنند. بنا بر این تخریب خانه های مردم، شلیک به سوختبران مظلوم و محروم و سیاستهایی سرکوبی که رژیم تلاش میکنه علیه مردم قهرمان بلوچستان پیش ببره، اینجا پیش نمیره و شکست میخوره؛ چرا؟ چون پاسخ درست رو قیامآفرینان و کانونهای قهرمان شورشی در جامعهی انفجاری بلوچستان منتشر میکنن، مردم بلوچستان راهحل واقعی در برابر رژیم آخوندی رو میبینن و با همهی سیاستهای جنایتکارانهی رژیم، هر روز بر تعداد کانونهای شورشی اضافه میشه و قطعاً وقتی به این شرایط از دید بالاتری نگاه کنیم، در پیوند با شرایط انفجاری همهی شهرهای ایران، مسیر البته روشنه و قطعاً پیروزی مردم ایران و برقراری یک جمهوری دموکراتیک در چشماندازه