خانم مریم رجوی: عید فطر بین‌الملل آزادی و یگانگی، عید سرآمد رنج‌ها و سختی‌ها

عید فطر بین‌الملل آزادی و یگانگی، عید سرآمد رنج‌ها و سختی‌ها که انسان و اجتماع انسان را به روزگار رهایی و پیروزی می‌رساند، بر همه شما مبارک!

با دعای عید فطر شروع می‌کنیم.

ای خدایی که بزرگی و عظمت از آن توست!

ای که بخشش و قدرت شایسته توست!

ای خدای تقوا و مغفرت!

ای خدای بزرگی و عظمت!

ای که بخشش و قدرت فقط شایسته توست!

ای خدای تقوا و تقواپیشگان و پوشاننده نقص‌ها و خطاها!

به حقانیت عید فطر که روز عبور از سختی و رنج برای رسیدن به رهایی و یگانگی است؛

به حق این عید که عید مجاهدان و قیام‌کنندگان و شورشگران برای آزادی است؛

از تو طلب می‌کنم بهترین چیزی را که ایمان‌آورندگان شایسته‌ات طلب کرده‌اند.

به حق شرف و ایستادگی مردم ایران که داغ‌ها دیدند، خون‌دل‌ها خوردند اما سرخم نکردند و جهانی را به احترام برانگیختند؛

خدایا! از تو طلب می‌کنم بهترین چیزی را که مجاهدین و قیام‌کنندگان و مردم ایران برای آن به‌پا‌خاسته‌اند؛ با دل‌های پر امید، با سرهای پرشور و با عزم‌های مصمم برای استمرار قیام‌ها و به پیروزی رساندن این قیام ها.

خدایا! مردم ما را از بدترین شر و پلیدی زمانه که استبداد دینی است خارج کن و بعد از یک صد سال جنایت سلطنت و ولایت، مردم را به نیکوترین نیکی‌ها که حاکمیت آزادی و جمهور مردم است، وارد کن.

به‌قول مسعود، در زمانه ما «کل سوء» یعنی تمامیت زشتی و پلیدی، در حاکمیت نامشروع آخوندی گره خورده است.

به‌همین دلیل، امروز همه مجاهدان و همه رهروان و پیروان حقیقی اسلام محمدی، بالاترین و نخستین زشتی و پلیدی را حاکمیت آخوندی می‌دانند و در آرزوی سرنگونی و خروج از حاکمیت او هستند.

پس، اولین کارمان در روز عید فطر باید بیزاری جستن از این رژیم و مزدوران و تحت‌امرها و دوستان و همدستانش باشد: بیزاری می‌جوییم از همه آنها به‌جانب فطرت آزادی و رهایی و سمبل‌ها و شاخصهای اعلای آن.

خدایا مردم ما از تو پناه و یاری می‌طلبند در برابر بدترین سوء و بدترین زشتکاری که آخوندهای حاکم تحت نام اسلام آنرا رایج کرده‌اند.

به تو پناه می‌بریم از توحش و شقاوت و ستم و دروغ که خمینی و خامنه‌ای زیر پرده دین مرتکب شده و می‌شوند.

خدایا! آخوندهای حاکم و قوانین شریعت پلید آنها را که سراپا ستم و اجبار و زن‌ستیزی است، نابود و سرنگون کن.

شرکت در مبارزه با ستم و نابرابری و پرداخت بی‌دریغ بهای آن، مجاهد و موحد را به انسانی مقاوم‌تر، خاضع‌تر و یگانه‌تر تبدیل می‌کند و قیام و انقلاب برای سرنگونی استبداد و بهره‌کشی، جامعه را آزاد و بسامان و هم‌چنین قرین عدالت و رهایی می‌کند.

فطر که از دل قیمت دادنها و پایداریها طلوع می‌کند، نوید حتمیت پیروزی است. پیروزی به‌پاخاستگان؛ پیروزی آن‌هایی که قیام و جنگیدن را بر نشستن و نظاره‌کردن ترجیح داده‌اند.

پیروزی آن‌هایی که از خودشون، منافع خودشون و زندگی و راحت خودشون می‌گذرند، برای نجات و آزادی دیگران.

از این نظر قیام و انقلاب دموکراتیک مردم ایران، یک فطر محتوم در پیش دارد.

انقلابی که برپادارندگان شعله‌هایش بی‌امان برای استمرار آن در نبرد هستند و این قطعاً و به‌طور حتم قیامهای بزرگ و پیروزی نهایی را در تقدیر دارد.

بله، فطر رهایی و یگانگی که در آن بساط اختناق و ارعاب و شکنجه و اعدام برچیده می‌شود. دین‌فروشی و تزویر و مردم فریبی و هیچ نوعی از دجالگری و دیکتاتوری و بهره کشی در آن جایی نخواهد داشت.

یادش به‌خیر پدر طالقانی که در اولین نماز عید فطر بعد از پیروزی انقلاب ضدسلطنتی در دانشگاه تهران، با تفسیر خطبه‌یی از نهج‌البلاغه هشدار داد که «اگر این مسیر انقلاب، در مسیر علی (ع) و برنامه علی پیش نرود، باید یقین بدانیم که به جای اول برخواهیم گشت».

او با اشاره به تلاش دار و دسته خمینی که در آن زمان با عجله در تدارک قانون اساسی رژیم بودند گفت: اگر این انقلاب … تداوم پیدا نکند، هر کاری، هر اندیشه‌یی، هر تقنینی، قانونی کم‌اثر و یا بی‌اثر خواهد بود. مگر ما در مشروطیت، قانون اساسی … ننوشتیم؟ … ولی چه شد؟ همین‌قدر که قانون اساسی تدوین شد، توده انقلابی مردم خیال کردند کار تمام شده است. رفتند دنبال زندگی خودشون.

دو مرتبه همان اطرافیان دربار محمدعلی شاه و قاجاریه و اشراف و طبقات آمدند توی مجلس، بعد هم از وسط این‌ها رضاخان آمد بیرون. اگر انقلاب تداوم نیابد هر اندیشه‌یی، هر کاری بکنیم، ارتجاع و برگشت به وضع جاهلیت را چاره نمی‌کند…پس هوشیار باشیم.

می‌دانید که در آن زمان پدر طالقانی به‌شدت با روندی که در خبرگان دست‌چین شده خمینی طی می‌شد هم‌چنین با قانون ولایت فقیه مخالف بود و تا وقتی که او در قید حیات بود این قانون ارتجاعی به تصویب نرسید. عکس او را در صحن مجلس خبرگان به یاد داریم که به نشانه اعتراض به جای نشستن روی صندلی، روی زمین در گوشه‌ای نشسته بود.

حقاً که پدر طالقانی روح راستین انقلاب ضدسلطنتی بود.

و چه حق می‌گفت که «استبداد زیر پرده دین، خطرناکترین نوع استبداد است».

یادتان هست در اولین دیدارش با رهبری مجاهدین بعد از آزادی از زندان گفت: بازجوهای ساواک «وقتی اسم مجاهدین برده می‌شد اعصاب این‌ها بهم می‌لرزید؛ از اسم مسعود رجوی وحشت داشتند؛ از اسم خیابانی وحشت داشتند»

«وقتی اسم مجاهدین برده می‌شد اعصاب این‌ها بهم می‌لرزید؛ از اسم مسعود رجوی وحشت داشتند؛ از اسم خیابانی وحشت داشتند»

و باز سخنان مسعود را از یاد نمی‌بریم که بعد از فقدان پدر طالقانی در روز بزرگداشتش در دانشگاه تهران گفت: «پدر طالقانی را می‌شود در هرکجا دید، در هرکجا که ابوذری هست و اعتراض، در هرکجا که مالک (اشتری) هست و شمشیر از نیام کشیده، در هرکجا که تفسیر و چهره راستین اسلام هست و آیات قرآن».

اونجا میشه دیدش در هر کجا که ابوذری هست و اعتراض در هرکجا که مالکی هست و شمشیر در هرکجا که مالکی هست و شمشیر از نیام کشیده در هر کجا که علی وار چهره راستین اسلام و تفسیر واقعی قرآن هست.

به هر حال، همان‌طور که پدر طالقانی پیش‌بینی کرده بود، خمینی و اعوان و انصارش خیلی زود به جای اول یعنی به ارتجاع و استبداد برگشتند.

هر چند در مقابل آنها مردم ایران هیچ‌گاه به این رژیم تن ندادند و کوتاه نیامدند. تجسم این ایستادگی، قیام برحق مجاهدین در برابر خمینی است که از ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ تا امروز محور مقاومت برای سرنگونی رژیم و برقراری آزادی و حاکمیت مردم را تشکیل می‌دهند.

بنابراین در روز عیدفطر می‌خوانیم که:

ای خدای صاحب کبریا و عظمت!

ای خدای اهل جود و جبروت!

هیولای ولایت فقیه و سپاه پاسداران جرار آن و همه قوای جنایتکار آن را زیر گام‌های محکم ارتش قیام و ارتش بزرگ آزادی مردم ایران محو و نابود کن.

آن روز را هر چه نزدیک‌تر کن که اختناق و ظلمت و زنجیر در کشور ما درهم شکسته شود

و ناداری و بیکاری و بی‌خانمانی از سراسر ایران ریشه‌کن شود.

و آزادی و برابری و عدالت جای آن را بگیرد.

سلام بر فطر آزادی

سلام بر بین‌الملل یگانگی و رهایی

لطفا به اشتراک بگذارید: