تظاهرات در استکهلم به مناسبت گرامیداشت شهدای ۳۰فروردین ۱۳۵۱ و ۳۰ فروردین ۱۳۵۴

جمعه و شنبه ۲۹ و ۳۰ فروردین ۱۴۰۴

 تظاهرات استکهلم

ربکا ملیحی:

امروز در ۳۰ فروردین در اینجا جمع شده‌ایم تا گرامی بداریم یاد ۴تن از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین مجاهدین شهید علی باکری، علی میهن دوست، ناصر صادق و محمد بازرگانی در پایان فروردین‌ماه ۱۳۵۱ به فرمان شاه به جوخه‌های تیرباران سپرده شدند.

پایان فروردین‌ماه سالروز گرامیداشت۹شهید قهرمان فدایی و مجاهد خلق یعنی فدایی قهرمان شهید بیژن جزنی و یاران هم زنجیرش و نیز مجاهدان خلق کاظم ذوالانوار و مصطفی جوان خوشدل است که در فروردین‌ماه ۱۳۵۴ در حالی‌که دوران محکومیتشان توسط بیدادگاههای آریامهری را می‌گذراندند توسط ساواک شاه به‌شهادت رسیدند

همه‌ساله در فصل بهار و فروردین‌ماه، با نسیم، عطر خاطره این ۱۳شهید انقلاب ایران را که قربانی جنایت ساواک آریامهری شدند، با خود می‌آورد و آن‌را با خاطره ۳۰هزار زندانی سیاسی قتل‌عام شده توسط جلادان رژیم آخوندی در تابستان ۱۳۶۷ پیوند می‌زند. یاد این قهرمانان و پیشتازان مبارزه انقلابی گرامی و راهشان پررهرو باد.

خندان بخشی

در سحرگاه ۳۰ فروردین ۱۳۵۴، ۹ تن از قهرمانان فدایی خلق و مجاهد خلق به فرمان شاه خائن، در تپه‌های اوین، در خون خود غلطیدند و مظلومانه به‌شهادت رسیدند.

فداییان و مجاهدینی که با شهامت ایستادند و جانشان را فدای آزادی مردم ایران کردند. اما رژیم پهلوی حتی از اعلام حقیقت این جنایت وحشت داشت. دروغ‌نامه‌ٔ "اطلاعات" آن زمان نوشت که این زندانیان هنگام فرار کشته شده‌اند!

۳ سال پیش از آن نیز، در همین روز، ۴ تن از مرکزیت سازمان مجاهدین خلق ایران به دست ساواک شاه اعدام شده بودند.

این شهیدان، قهرمانان خلق بودند. شکنجه شدند، اما در برابر استبداد ایستادند و تا پای جان بر سر آرمانهایشان ماندند.

من، به‌عنوان یک زندانی سیاسی سابق، این درد را با تمام وجود خود احسان کرده‌ام. آنچه در زندانهای شاه رخ می‌داد، امروز در زندانهای دیکتاتوری آخوندی ادامه دارد. شکنجه‌گران امروز، شاگردان ساواک آن زمانند

جنایت‌های شیخ و شاه از یک جنس‌اند: زندان، اعدام، شلاق و طناب دار، هنوز ابزاری‌ست برای خاموش کردن صدای آزادیخواهی.

هر دو رژیم، با این‌که زن را پست‌تر از مرد می‌دانند، اما وقتی پای شکنجه و اعدام به میان می‌آید، هیچ تفاوتی نمی‌گذارند.

امروز، رژیم آخوندی در باتلاق بحرانهای عمیق اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دست‌وپا می‌زند. مردم به ستوه آمده‌اند و کانون‌های شورشی در دل این تاریکی، شعله‌های امید را زنده نگه داشته‌اند.

سرنگونی نه فقط ممکن، بلکه در چشم‌انداز نزدیک ماست.

اما در این میان، ارتجاع و استعمار با تمام قوا می‌کوشند مسیر مبارزه را منحرف کنند. با ساختن آلترناتیوهای دروغین، می‌خواهند مردم را دوباره به زنجیر بکشند. اما ما این پروژه‌های دست‌ساز را نمی‌پذیریم.

نه بازگشت به سلطنت، نه ادامه‌ٔ دیکتاتوری آخوندی. مردم ایران، با داشتن مقاومتی سازمان‌یافته، ارتش آزادیبخش ملی و برنامه‌ٔ ده‌ماده‌ای خانم مریم رجوی برای آینده‌ای آزاد، دموکراتیک و برابر، آلترناتیو خود را دارند. با این برنامه، ما به سوی آینده‌ای تابناک و ایرانی مثال‌زدنی گام بر می‌داریم.

زنده باد آزادی مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر

درود بر رجوی، درود بر کانون‌های شورشی مجاهدین

لارش ریسه - رئیس کمیتهٴ دوستان ایران آزاد در نروژ

ما اینجا هستیم نه فقط برای بزرگداشت شهدای ۳۰ فروردین ۱۳۵۱، بلکه برای بیان حقیقتی که تاریخ آن‌را طلب می‌کند: نه به شاه، نه به شیخ، آری به جمهوری دموکراتیک در ایران.

بیش از چهار دهه است که مردم ایران زیر یوغ دیکتاتوری زندگی کرده‌اند، نخست زیر سلطه‌ٔ یک سلطنت خشن و سپس زیر حکومتی که با ترس، اعدام و دروغ حکومت می‌کند. اما آینده را دیکتاتورها نمی‌نویسند. آینده را کسانی می‌سازند که ایستادگی می‌کنند. آینده در چشم‌اندازی است که مقاومت ایران ارائه داده، یک جمهوری مبتنی بر جدایی دین و دولت و دموکراتیک که قدرت در آن از آن‌ِ مردم است، نه شاهان و نه آخوندها.

در این چشم‌انداز، برنامه ده‌ماده‌ای خانم مریم رجوی هم‌چون چراغ راهی می‌درخشد. این برنامه برابری برای زنان، پایان اعدام‌ها، آزادی دین و جدایی دین از دولت را وعده می‌دهد. این‌ها همان ارزش‌هایی هستند که ما در کشورهای شمال اروپا نیز عمیقاً به آن پایبندیم: حقوق‌بشر، دموکراسی و عدالت. جهان باید در کنار مردم ایران و مقاومت سازمان‌یافته آنان، تحت هدایت شورای ملی مقاومت ایران و خانم مریم رجوی بایستد، که یک آلترناتیو دموکراتیک روشن و قابل اعتماد ارائه داده‌اند.

در هر گونه مذاکراتی، این مطالبات باید غیرقابل مصالحه باشند:

۱. برچیدن کامل برنامه اتمی رژیم ایران، شامل ممنوعیت مطلق غنی‌سازی اورانیوم و شفافیت کامل از طریق بازرسی‌های بدون محدودیت و در هر زمان توسط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی. این رژیم برنامه اتمیش را بر پایه‌ٔ دروغ و پنهان‌کاری بنا کرده و نمی‌توان به آن اعتماد کرد.

۲. بازگرداندن فوری اقدامات فنی شامل از کار انداختن فوری سانتریفوژهای پیشرفته و خروج سریع ذخایر اورانیوم غنی‌شده

۳. برنامه موشکهای بالستیک رژیم و فعالیت‌های تروریستی منطقه‌یی آن از طریق مزدورانش در لبنان، عراق، سوریه و یمن، باید به‌عنوان بخش اساسی هر توافقی مورد بررسی قرار گیرد، نه به‌عنوان موارد فرعی.

علاوه بر این، سپاه پاسداران باید در سراسر اروپا به‌طور کامل به‌عنوان یک سازمان تروریستی شناخته شود این نهادی است که مسئول کشتار در داخل و خون‌ریزی در خارج از کشور است. حقوق‌بشر نباید هرگز قربانی معاملات اقتصادی یا منافع تجاری شود.

رژیم تهران هم‌چنین سیاست گروگان‌گیری حکومتی را دنبال می‌کند، شهروندان دوتابعیتی، گردشگران و خبرنگاران را می‌رباید و زندانی می‌کند تا از آنها به‌عنوان اهرم فشار استفاده کند. هم‌چنین عوامل خود را به اروپا می‌فرستد که برخی از آنها حتی به بالاترین سطوح دولتی نیز نفوذ کرده‌اند. برای نمونه، در سوئد، یک جاسوس رژیم در درون نیروی پلیس شناسایی شد.

دولت‌های ما باید موضعی روشن اتخاذ کنند: نه به معامله، نه به باج‌خواهی.

این رژیم در ضعیف‌ترین نقطه‌ٔ خود قرار دارد، از درون درهم شکسته، از نظر اقتصادی ورشکسته و در سطح بین‌المللی بی‌اعتبار (است). و همین مسأله، مسئولیت ما را سنگین‌تر می‌کند.

در داخل ایران، کانون‌های شورشی شجاع—که بسیاری از آنها توسط زنان و جوانان هدایت می‌شوند—با وجود سرکوب وحشیانه، هم‌چنان سازمان‌دهی و مقاومت می‌کنند. آنها صدای واقعی مردم ایران هستند. دولتهای ما باید این صدا را به‌رسمیت بشناسند.

بگذارید تاریخ بنویسد که مردم کشورهای شمال اروپا در کنار مردم ایران ایستادند—نه در کنار دیکتاتورها.
بگذارید گفته شود که ما طرف عدالت ایستادیم—نه سازش.
بگذارید گفته شود که ما یاد شهیدان ۱۹ آوریل را گرامی داشتیم با سکوت، بلکه با عمل.

مهناز سلیمیان- دبیر ارشد شورای ملی مقاومت ایران

سلام و درود بر تک‌تک شما

ببین که شهر و جنگلها ز قهر آنان خونین است

تمام راه آنان ز خون آنان آذین است

۵۳ سال پیش در چنین روزی شفق از خون ۴ تن از اعضای مرکزیت سازمان گلگون شد. مجاهدین خلق علی باکری، علی میهندوست، ناصر صادق و محمد بازرگانی اولین گروه از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین بودند که به‌دست جلادان شاه خائن خونشان بر زمین ریخته شد و شعله راه آزادی خلق و میهن شد. درود بر یکایک انها

هم‌چنین ۵۰سال پیش در ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ انقلابی بزرگ بیژن جزنی و شش فدایی جان برکف همرزمش و مجاهدین قهرمان فرمانده کاظم ذوالنوار و مصطفی جوان خوشدل به‌دستور شاه خائن و به فرماندهی پرویز ثابتی جنایتکار در تپه‌های اوین تیرباران شدند. فردای ان روز روزنامه‌های رژیم اعلام کردند که ۹ نفر از زندانیان سیاسی به هنگام انتقال به زندان دیگر در هنگام فرار به قتل

رژیم شاه با اعدام و شکنجه می‌کوشید پایه‌های حکومت خود را حفظ کند و سرنگون شد. اما دیکتاتوری مذهبی با همان ابزارها، ولی در لباسی دیگر به حکومت رسید. از همین رو، مردم ایران، حکومت ولایت فقیه را ادامه و وارث همان استبداد سلطنتی می‌دانند و امروز شعار ما و مردم ایران این است:

«مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر». و «نه شاه، نه شیخ» که به‌قول برادر مسعود مسئول شورای ملی مقاومت، خط قرمز شورا و مجاهدین و تنها سیاست ملی و میهنی برای ایران و ایرانی و ملیتهای تحت ستم مضاعف است.

یاران،

۳۰فروردین به ما یادآوری می‌کند که ملت ایران و پیشتازانش پیوسته سنگین‌ترین قیمت را برای آزادی پرداخته اند

طنز تاریخ اینجاست که در دوران نظام مدفون سلطنتی دشمن مردم، شاه خائن با حمایت آخوندهای مرتجع بوده و در دوران رژیم آخوندی دشمن مردم، فاشیسم دینی با همدستی بقایای دیکتاتوری شاه است.

بی جهت نیست که در این روزها بقایای شاه خائن با پرچم ساواک و یک مشت چماقدار و امثال شعبان بی‌مخ در خدمت بقای دیکتاتوری آخوندی هستند و هدفشان سد بستن در مقابل مقاومت عادلانه مردم ایران برای سرنگونی این رژیم است.

ما به رژیم آخوندی و به بقایای مفلوک شاه می‌گوییم نه موج بی‌وقفه اعدامها که در دوران پزشکیان به راه افتاده است و نه تشبثات حقیر شاه پرستها قادر به نجات این رژیم و جلوگیری از پیروزی جمهوری دموکراتیک نیست.

فعالیت‌های روزافزون کانون‌های شورشی امید به آزادی را در دل جامعه پر از التهاب ایران، زنده نگه داشته‌اند. این زنان و مردان دلیر، سمبل‌های شرف و اراده خلق برای سرنگونی رژیم آخوندی و خار چشمانجلادان بازگشت به نظام سلطنتی و دیکتاتوری خون‌ریز و وابسته‌اند.

امروز زنان ایران، که لیست طولانی از شهیدان سرفراز از فاطمه امینی تا اشرف رجوی و مرضیه اسکویی تا طاهره طلوع تقدیم کرده‌اند ستون اصلی مقاومت‌اند. آنان در صف اول اعتراضات، از خیابان‌ها تا زندانها، فریاد یک خلق را با شعار «زن، مقاومت، آزادی» سر می‌دهند (شعار جمعیت) و با مرزبندی با انواع دعوت به مسیرهای بی‌هزینگی، رهایی زنان و مردان ایرانی را بسوی آینده‌ای تابناک هدایت می‌کنند.

آخوندها و همدستان و پشتیبانانشان چه بخواهند و چه نخواهند انقلاب مردم ایران برای برپایی یک جمهوری دموکراتیک و مستقل به پیش می‌رود. اصولی که در برنامه و طرح‌های شورای ملی مقاومت و طرح ۱۰ ماده‌ای رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، خواهر مریم برای ایران فردا تضمین شده است.

در شرایطی که نظام آخوندی در چنبره بحرانهای داخلی و خارجی نفس های آخرش به شماره افتاده و نه راه به پس دارد و نه راه به پیش، جهان باید در کنار مردم ایران و مقاومت سازمان یافته‌شان بایستد. ما و خلقمان ثابت خواهیم کرد که آینده ایران نه در ادامه حکومت آخوندها و نه در بازگشت به گذشته، بلکه در ساختن فردایی آزاد، برابر و مردمی و برقراری یک جمهوری دموکراتیک و مستقل رقم خواهد خورد.

 

پرویز خزایی- نمایندهٔ شورای ملی مقاومت در کشورهای اسکاندیناوی

درود بر شما.
به‌عنوان یک سفیر، کسی که هم در اینجا و هم در نروژ از سفارت رژیم جدا شد و به مقاومت ایران تحت رهبری مسعود رجوی و بعدها خانم رجوی پیوست. بسیار مفتخرم که به مردم سوئد و حاضران اطلاع بدهم که ما اینجا هستیم و داریم جنگی را به‌نمایندگی از کل بشریت به پیش می‌بریم. جنگی که شما در نروژ و در سراسر اروپا علیه هیتلر انجام دادید، برای تمام بشریت بود. چون بار دیگر رژیمی وجود دارد که دشمن شماره یک جهان است

ما این جنگ را به‌نمایندگی از بشریت علیه دشمن شماره یک جهان پیش می‌بریم یعنی رژیم

پس از خانم مریم رجوی و مسعود رجوی و شورای ملی مقاومت ایران حمایت کنید. بسیار سپاسگزارم

 

یحیی رسولی- نماینده سازمان خبات کردستان ایران

سلام به شما عزیزان

خامنه‌ای و سردمداران رژیم دیکتاتوری در ایران برای بقای حاکمیت ستمگر و جنایتکارشان با تمام توان و ترفندهای رذیلانه به سرکوب آزادیخواهان و عموم مردم ایران و تداوم شکنجه و سرکوب و اعدام جوانان، می‌کوشند عمر حاکمیت ضدمردمی و نامشروع ولایت فقیه را چند صباحی بیشتر و از نابودی و سرنگونی حتمی این رژیم ددمنش جلوگیری کنند.

دوستان عزیز!

روشن است که ملیتهای ایران و به‌ویژه ملت قهرمان و مبارز کردستان ایران و پیشمرگان کردستان، مقاومت سازمان‌یافته و دموکراتیک مشروع و اعضا و هواداران سازمان خبات در داخل و خارج از ایران عزم جزم کرده‌اند که این رژیم ضدمردمی و جنایتکار را سرنگون کنند و حکومت و جمهوری دموکراتیک را در ایرانی آزاد بنیان نهند

فریاد همه ما آزادی و برابری و برای ملیتهای تحت ستم در ایران و تحقق عدالت اجتماعی و رهایی زنان و مردان از یوغ ستم و استبداد می‌باشد.

با ایقان به تحقق تمامی خواستهای مردم ایران و حقوق مردم کرد در چهارچوب ایران

نابود باد حاکمیت ضدانسانی و دیکتاتوری آخوندی

با تشکر فراوان بر شما عزیزان

سازمان خبات کردستان ایران

 

 

لطفا به اشتراک بگذارید: