عطش ایران در سایه سیاست غارت
در شرایطی که هنوز گرد و غبار قطعی گاز و برق از زندگی روزمره پاک نشده، فصل گرما و کابوس کمبود آب در راهه، اما چرا وضعیت آب در ایران به این مرحله فوق بحرانی رسیده؟ آیا فقط تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگی مقصره؟
چرا با تغییرات اقلیمی برای کشورهای همسایه وضعیت آب به چنین بحرانی تبدیل نشده!
از شروع حاکمیت آخوندها تا سال ۱۴۰۰، حکومت آخوندی آمار چاههای عمیق رو از ۷۰ هزار به بیش از ۷۰۰هزار حلقه رسونده، این افزایش ۱۰برابری چاهها با امکانات بهروز، برداشت آب رو ۱۵ تا ۲۰ برابر افزایش داده.
این چاههای افسارگسیخته، یکی از دلایل اصلی خشک شدن دریاچهها، تالابها و رودخانهها هستن.
بهعنوان مثال، در اطراف دریاچه ارومیه ۱۴۰ هزار چاه عمیق حفر شده،
روزنامهٔ حکمتی شرق در اینباره نوشته: «اطلاعات تخلیه آب ۵۴ هزار چاه شفاف است و از این میزان چاهها سالانه ۷۰۴ میلیون مترمکعب آب تخلیه میشود»
همین میزان رو برای ۱۴۰هزار چاه محاسبه کنیم به عدد ۲میلیارد مترمکعب در سال میرسیم که از سهمیهٔ آب دریاچهٔ ارومیه توسط چاهها برداشت میشه.
به این میزان خروجی آب برای صنایع و کشاورزیهایی که ۶۰ ساله پیشرفت و فناوری در آبیاری نداشتن اضافه کنید. اینطوری دریاچهٔ ارومیه شورهزار نمک شده
در آبان ۱۴۰۳ خبرگزاری حکومتی ایلنا نوشت: «کل آبی که در ١٠٠٠سال اخیر در آبخوانهای کشور ذخیره شده است ٢۵٠ میلیارد مترمکعب است اما در ٣٠ سال اخیر ١۵١و نیم میلیارد مترمکعب آن برداشت شده است»
یعنی سه پنجم ذخیرهٔ هزار سالهٔ آبهای زیرزمینی ایران رو در ۳۰ سال نابود کردن.
یکی از پیامدهای این وضعیت بحران فرو نشست زمینه.
بر اساس آمارهای منتشر شده در ۵ سال گذشته میزان فرو نشست ۳ برابر شده!
آمار عجیبی توسط رسانههای حکومتی در رابطه با فرو نشست منتشر میشه از جمله این آمار
در جنوب استان البرز نرخ فرو نشست سالانه ۳۷سانتیمتر است
جنوب غربی تهران و استان سمنان، بین ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر
حد مجاز فرو نشست ۲ تا ۴ میلیمتر هست یعنی در این مناطق از ۵۰ تا ۱۰۰ برابر حد مجاز فرو نشست صورت گرفته.
اما راهکار چیه؟ بعضی از راهکارهای ارائه شده که در همه دنیا هم ازشون استفاده میشه از این قراره
یکم: مدیریت مصرف آب
دوم: مدیریت منابع آب
مدیریت مصرف آب یعنی چی؟ یکی از راههای اون بهبود بهرهوری کشاورزی هست.
بر اساس آمارهای موجود در ایران حدود ۶۰۰ هزار هکتار از اراضی، قابلیت تجهیز به روشهای نوین آبیاری را دارند
هزینه نصب سیستم آبیاری قطرهای برای هر هکتار بهطور متوسط بین ۲۰ تا ۵۰ میلیون تومان است.
هزینهٔ نصب سیستم آبیاری قطرهای برای این۶۰۰هزار هکتار حداکثر ۳۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ تومان (۳۰هزار میلیارد تومانه)، اگه دلار رو ۵۰ هزار تومان در نظر بگیریم میشه ۶۰۰میلیون دلار. پول زیادیه نه؟!
اما این پول برای کشوری با سرمایههای عظیمی مثل ایران پول زیادی نیست. یکقلم فقط در دههٔ ۹۰ خامنهٔ ۵۰ میلیارد دلار پول مردم ایران رو صرف سرپا نگهداشتن دیکتاتوری بشار اسد کرد که سوخت و دود شد و رفت. با یک صدم اون پول میشد این ۶۰۰هزار هکتار زمین مرغوب کشاورزی رو به سیستم آبیاری قطرهای مجهز کرد.
راهحل دوم مدیریت منابع آبیه
۴۰۰ تا ۷۰۰هزار چاه غیرمجاز هست که اغلب اونها توسط سپاه پاسداران و وزارت کشاورزی رژیم حفر شده،
سال ۱۴۰۱ رسانههای حکومتی آمار سدهای ایران رو اینطور اعلام کردن: «در ایران ۶۴۷ سد در حال بهرهبرداری است. علاوه بر این، ۱۴۶ پروژه احداث سد در دست اجرا و ۵۳۷ سد نیز در دست مطالعه قرار دارد»
در ایران ساخت سد فقط توسط دولت و سپاه پاسداران انجام میشه.
پس مدیریت منابع آبی در حکومت آخوندی که بحران آب رو ایجاد کرده بیمعنیه!
در محورهای دیگهٔ راهحلها هم وضعیت بههمین منواله
برای همینه که هر سال بحران آب در ایران تشدید میشه. این حکومت بحرانزا است، تا وقتی این حکومت هست مدیریت بحران معنایی نداره.